لیگ برتر انگلیس؛ هفته‌ای کلیدی و تعیین‌کننده

اخبار لیگ جزیره: آرسنال خیلی سریع هوادارانش را ناامید کرد، باخت منچسترسیتی ابروها را به‌نشانه تعجب بالا انداخت و آرنه اسلوت بار دیگر لیورپول را به صدر جدول رساند. برای ادامه مطلب با سایت اخبار لیگ جزیره همراه باشید.

لیگ برتر انگلیس؛ هفته‌ای کلیدی و تعیین‌کننده

در هفته‌ای پر تب‌وتاب در لیگ برتر شاهد دیدارهایی بودیم که سناریوی آن برای قرمزپوشان آنفیلد نوشته شده بود. لیورپول تنها پس از یک هفته به صدر جدول بازگشت. از این رو، نگاهی داریم به 3 دیدار مهم این هفته لیگ برتر انگلیس.

نیوکاسل 1-0 آرسنال
الکساندر ایساک احتمالاً امید قهرمانی آرسنال را در این فصل فروریخت. شاید او خریدی رؤیایی برای فصل بعد آرسنال و آرتتا باشد ولی او در این دیدار کابوس توپچی‌ها بود.

در ساعات اولیه در بعدازظهر شنبه در سنت جیمز پارک، ظاهراً میکل آرتتا و آرسنال چالش عنوان قهرمانی را در هفته اول ماه نوامبر واگذار کرده‌اند. بدون توجه به امتیازات بالای منچسترسیتی و لیورپول، شما نمی‌توانید در رقابت با دو رقیب عالی، چنین آغازی داشته باشید. آرسنال به‌وضوح مانند دو فصل گذشته یک مدعی به نظر نمی‌رسد.

توپچی‌ها بدون مبارزه از شمال به لندن بازگشتند. آنها شوتی به سمت دروازه نیوکاسل نداشتند و فقط گاهی با ضربات ایستگاهی تهدیدهایی انجام دادند. آنها تحسین‌های زیادی را برای کارایی خود در این ضربات ایستگاهی در این فصل دریافت کرده‌اند اما آیا این کاستی‌ها را در نقاط دیگری پنهان کرده است؟

آنچه که دیدیم اصلاً آرسنال و آرسنالی نبود. در روزی که میزبان آنها، «ادی هاو» و نیوکاسل، همه‌جوره از نظر تکاپو، پشتکار، میل و کیفیت بهتر عمل کردند. فصل نیوکاسل با پیروزی در اواسط هفته در لیگ کاپ مقابل چلسی احیا شد و این پیروزی که اولین برد در شش بازی اخیر لیگ برتر بود، مگپایز را به فاصله سه امتیازی آرسنال رساند.

ترکیب آنتونی گوردون و ایساک در سطح بسیار خوبی بود. به حدی که خاطرات زوج کیت گیلسپی و تینو آسپریای کلمبیایی را تداعی کرد که در سال ١٩٩٧ بارسلونا را از پای درآوردند، اما در میان خاطرات اخیر، باید به دو فصل پیش و عملکرد نیوکاسل زمانی که به لیگ قهرمانان اروپا راه یافتند اشاره کرد.

در آن فصل، آنها بد، جدی و بی‌رحم بودند و در دیدار این هفته دقیقاً با همان جدیت‌ها در مقابل آرسنال قرار گرفتند. «هاو» در مقایسه با بسیاری از مربیان لیگ، مردی ملایم و آرام است، اما ظاهراً او و کادرش از آرتتا و دستیارانش، دل خوشی ندارند.

هاو روز جمعه گفت:

نیوکاسل برای پیروزی هر کاری که لازم باشد را انجام خواهد داد.
این فرصتی عالی برای نیوکاسل بود تا هنر تاریک، سیاه و خشمگینانه خود را در مقابل آرتتا و آرسنال بار دیگر کشف کند، و در نهایت به‌خوبی به این مهم نائل آمدند. آن‌ها آرسنال را با قانون و بی‌قانونی، هم در داخل و خارج از قوانین فوتبال، شکست دادند و نتیجه پایانی نبرد، روشنگرانه و تابناک بود.

سوت پایان خیلی زود به صدا درآمد، می‌دانستیم آرسنال به تساوی هم دست نخواهد یافت. آرتتا پس از دست زدن کوتاهی به‌سوی هوادارانی که از لندن سفر کرده بودند، سریع‌تر از همیشه در تونل ناپدید شد. با رفتن او، احساس می‌کردیم، چالش قهرمانی آرسنال هم در تونلی بی‌انتها و کم‌نور، نیست و نابود شده است.

بورنموث 2-1 منچسترسیتی
این روزی بود که منچسترسیتی به دیوار برخورد کرد و ناگهان خود را زنده‌زنده، در زیرمجموعه‌ای زیبا از آجرهای سیاه و قرمز یافت. دردآور بود؟ نمی‌دانیم؛ ولی پپ گواردیولا بعدازظهرهای زیادی را مانند آن به یاد نمی‌آورد. سیتی، خسته و کتک‌خورده و کبود به بورنموث رفت و شکسته، ریزریز، لخت و برهنه به خانه بازگشت. انتظارش را نداشتیم.

این فقط زمانی اتفاق می‌افتد که ناگهان بزرگ‌ترین و قلدرترین بچه‌ محله شما را به‌تنهایی در یکی از کوچه‌های خلوت محل به دام می‌اندازد و گوشمالی درست‌وحسابی به شما می‌دهد اما چه کسی می‌توانست پیش‌بینی کند، تیمی که همه را گوشمالی می‌دهد در این معرکه گرفتار شود؟ چه کسی حدس می‌زد که بورنموث، تیمی که در طول ایام در میان کیسه‌بوکس‌های تیم گواردیولا قرار داشته، قادر باشد به ٣٢ بازی بدون شکست سیتی گواردیولا در لیگ برتر پایان دهد؟ هیچ‌کس، حقیقتاً هیچ‌کس!

در ١٤ دیدار قبلی در لیگ برتر، سیتی برنده یکایک دیدارها بود، در واقع در هر یک از آن‌ها چنان بورنموث را کوبیده بود تا به شدیدترین و بی‌رحمانه‌ترین وجه ممکن نشان دهد نحوه عملکرد این زنجیره موفقیت تیمی قدرتمند چگونه کار می‌کند و سپس بی‌خبر و شوک‌آور، این وارونگی غیرقابل‌انتظار و زیبا اتفاق افتاد. بزرگ محل را در همان کوچه خلوت، گیر انداختند و برای یکبار هم که شده انتقام خود را دل سیر از او گرفتند.

با هر معیاری، نتیجه تکان‌دهنده‌ای بود و سیتی تنها سه روز پس از حذف از لیگ کاپ، صدر جدول لیگ برتر را هم به لیورپول تسلیم کرد. البته آنها در مورد مصدومیت بسیاری از بازیکنان خود صحبت می‌کنند و گواردیولا بدون هیچ خجالتی این موضوع را مطرح کرد. گوش‌دادن به سخنان او در روزهای اخیر به شکلی بود که باور کنیم سیتی به یکی از کمک‌های چتر نجات صلیب سرخ نیازمند است!

ولی به اسامی در برگه تیم گواردیولا نگاهی می‌اندازیم؛ از ترکیب اصلی سیتی، ٧ نفر، فقط ١٦ ماه پیش در فینال پیروزمندانه لیگ قهرمانان اروپا بازی کرده بودند و نفر هشتم، متئو کواچیچ، چندین بار قهرمان این مسابقات رقابت‌ها شده بود.

سیتی ممکن است ضربه و دردهایی خفیفی داشته باشد و با مردانی بازی کند که مشکلاتی دارند؛ اما آن‌ها به هیچ وجهی بچه‌هایی نبودند که از تیم جوانان آمده باشند. نه. گواردیولا ستاره‌های زیادی در اختیار داشت، چه در شرایط خوبی بودند و چه نبودند، اهمیتی ندارد. آن‌ها طی نبرد از تیم بهتر ضربات زیادی متحمل شدند. بورنموث تیم بهتری بود و این بهانه‌ها ذره‌ای از ارزش پیروزی آن‌ها کم نمی‌کند.

آنها جدی‌تر، با اشتیاق تر سازماندهی‌شده‌تر، متعهدتر و دقیق‌تر بودند. بیشتر موقعیت خلق کردند، بیشتر جان کندند، بیشتر راه‌ها را مسدود کردند، سخت‌تر تکل کردند. کنترل بورنموث به حدی بود که چیزی در حیطه آن‌ها توسط سیتی دست‌به‌دست نشد، مطلقاً هیچ‌چیز. همه چیز تحت کنترل کامل، توقیف می‌شد.

در روزی دیگر، ممکن بود داستانی درباره روح سیتی در مواجهه با سختی‌ها باشد، اما این بار، شاید فقط این بار، درباره آجرهای قرمز و سیاه محکمی بود که به‌شدت و بانظم و عزم عظیمی روی سرهای آن‌ها فرود آمد و نظام زنجیره سیتی را کاملاً بر هم زد.

لیورپول 2-1 برایتون
در هفته‌های اولیه فصل، آرنه اسلوت باتوجه‌به اینکه در سایه سرمربی افسانه‌ای پیش از خود فعالیت می‌کند، کارهای قابل‌توجهی در تقویت قدرت تیم لیورپول انجام داده است. بااین‌حال، این پیروزی تمام ویژگی‌های کلاسیک تیم یورگن کلوپ را در نیمه دوم داشت.

باید از عبارت قدیمی که توسط کلوپ در مورد تیم دوم او، ابداع شده بود، استفاده کنم؛ هیولاهای روح و ذهن ٢ Mantality Monsters 2.0. قرمزها به‌شدت بعد از نیمه اولی بسیار بد، بدون هیچ‌گونه کنترل، با پاس‌های کوتاه و بلند پر اشتباهی که تمامی نداشت، انعطاف و مقاومت زیادی نشان دادند تا از شکست در برابر نمایشی پرشور از برایتون جلوگیری کنند، شکست را با پیروزی تعویض کردند و به قله لیگ برتر بازگشتند.

همه چیز در نیمه دوم، کمی شبیه اواخر دهه ٢٠٢٠ بود، تیم بزرگ کلوپ ششمین جام اروپا و اولین لیگ برتر تاریخ را و اولین قهرمانی خود را بعد از ٣٠ سال فتح کرده بود. گل محمد صلاح با شوت پیچ‌دار فوق‌العاده در گوشه بالای دروازه از راه رسید. پِرسِ خط میانی مانند سگ‌های گرسنه و افسارگسیخته بی‌امان بود و در پشت آن‌ها، جو گومز تعویضی که به‌جای کوناته مصدوم آمد و فان دایک، کاپیتان تیم، مقتدرانه ظاهر شد.

اسلوت در مصاحبه روز جمعه گفته بود؛ همیشه باعجله به خانه می‌رفتم تا به تماشا و آنالیز تاکتیک‌های دو تیم بپردازم؛ بارسلونای گواردیولا و برایتون!

به‌اندازه کافی قرار دادن دو تیم اشاره شده در کنار هم خنده‌دار است؛ اما برایتون به مدت ٤٥ دقیقه در نیمه اول مانند بارسلونا بازی کرد و لیورپول را در حالت تسلیم تمام‌وکمال قرار داد و تا مرز خفگی و ازپای‌درآوردن آن‌ها پیش رفت.

معروف است که می‌گویند؛ مربیان بزرگ لیورپول، باشگاه را «به دست می‌آورند»، و از آن خود می‌کنند. احساس می‌شود این روزی بود که اسلوت درک درستی از فولکلور آنفیلد را به دست آورده باشد؛ مکانی که Kop شهرت خود را به رخ مربی جدید هلندی خود کشید. جایی که در پشت تیم قرار گرفتند و در زمان مبارزه‌ای که تیم برای بازگشت و شاید پیروزی در بازی می‌جنگید، آن‌ها با همراهی تیم، با صدا و نفس خود و نیروی امیدواری و باور، توپ را به‌سوی دروازه حریف و تور مکیدند.

گومز که در بیش از ٢٥٠ بازی هرگز برای لیورپول گل نزده است، در نیمه دوم به‌جای ابراهیما کوناته مصدوم وارد زمین شد و تقریباً با اولین لمس خود به گل رسید، قبل از اینکه مک آلیستر و ویرجیل فن دایک موقعیت‌های خوبی را از دست دادند. سپس بارت فربروخن دروازه‌بان تیم ملی هلند، دو بار از فاصله نزدیک صلاح را خلع سلاح کرد.

اما لیورپول در نیمه دوم چیز دیگری بود و خیلی زود بازی را با گل‌های دقیقه ٦٩ و ٧٢ تغییر داد. ابتدا سانتر خاکپو که سعی داشت به‌سوی داروین نونز ارسال کند، به تور دروازه بوسه زد و سپس طی یک ضد حمله سریع به رهبری کرتیس جونز، صلاح بار دیگر مثل همیشه با گلی حقیقتاً زیبا کار مرغان دریایی را یکسره کرد.

یک هفته دیگر، و یک رکورد دیگر برای صلاح که اکنون در جدول گل‌زنان تاریخ لیگ برتر در مکان هشتم قرار دارد. حالا او از رابی فاولر، یکی از بزرگان و محبوبان سابق لیورپول عبور کرده است. اینک تیری آنری با ١١ گل و فرانک لمپارد با ١٣ گل قرار دارند. با شناختی که از صلاح داریم، زمان زیادی طول نخواهد کشید تا در مکان ششم جای گیرد.

باتوجه‌به شکل و فرم پیروزی در آنفیلد، انتظار می‌رفت سرمربی لیورپول مانند کلوپ در پایان با سینه گشاده به سمت کاپ حرکت کند. اصلاً، چیزی شبیه آن هم نبود، اسلوت در آغوش گرم مردان دست راست خود شریک شد و به تکان‌دادن ساده دست مشت کرده به کوپ و بقیه هواداران قناعت کرد.

اسلوت برای نمایش اینجا نیست. برخی مشکوک و معتقدند؛ رفتار آرام او به تیمش اجازه می‌دهد تا حدی زیر سایه بقیه قرار نگیرد. با قیافه جدی و خشک و عبوس، طولی نخواهد کشید تا همه سرمربی که مانند رؤسا فقط به تجارت موفق تیم می‌اندیشد رسوای زمین‌وزمان شود.

قرمزها در قله ایستاده‌اند و همه این را می‌بینند؛ با شکست هر دو رقیب، هفته کلیدی و بدون شک خوبی برای لیورپول بود و به شکلی متفاوت، مانند باخت آرسنال، برد تعیین‌کننده‌ای برای تمامی فصل بود. راه‌ورسم پیروزی کوبنده بود، حتی اگر در ٤٥ دقیقه اول رسماً و اساساً در خانه خود، مایه آبروریزی و خجالت بوده باشی که خوب همین مزه آن را شیرین‌تر از همیشه می‌کند.

🔽مقاله پیشنهادی🔽

توصیف مرینو از آرسنال: اینجا تیم بسکتبال است!‏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

GIF Banner 1